گوز
مهدی مهدویکیا اول مرداد سال ۱۳۵۶ در شهر ری به دنیا آمد.
وی از بچگی علاقه زیادی به فوتبال داشت و در دوران نوجوانی از زمینهای خاکی جذب باشگاه بانک ملی شد و با پشتکار به باشگاه پرسپولیس پیوست.
وضعیت مهدی در پرسپولیس، اوایل چندان جالب نبود اما با آمدن استانکو وضعیت به کلی تغییر کرد تا او ضمن تثبیت موقعیت خود در باشگاه محبوبش به تیم ملی امید ایران راه پیدا کند.
افتخارات و موفقیتهای مهم ورزشی وی از سال 75 شروع شد، پس از محرومیت نعیم سعداوی وی در پیستون راست تیم ملی بازی کرد. مهدی با زدن 2 گل به چین شایستگیهای خود را اثبات کرد.
وی در باشگاههای بانک ملی، پرسپولیس تهران، بوخوم، هامبورگ و اینتراخت فرانکفورت آلمان سابقه بازی دارد.
مهدویکیا در سال ۲۰۰۳ از طرف کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان بازیکن برتر فوتبال آسیا شناخته شد. هواداران هامبورگ به او لقب موشک ایرانی داده بودند.
وی از باتجربههای فوتبال و تیم ملی فوتبال ایران است و در سال 1387 از سوی علی دایی؛ سرمربی وقت تیم ملی بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو بست. او با حضور در دو جام جهانی ۹۸ و ۲۰۰۶ خود را در سطح بینالمللی مطرح کرد.
مهدویکیا در سال ۱۹۹۸ به باشگاه بوخوم پیوست و در سال ۱۹۹۹ به هامبورگ رفت و تا سال ۲۰۰۷ در این تیم عضویت داشت که با تمام شدن قرارداد خود به تیم اینتراخت فرانکفورت پیوست. وی در مجموع ۲۲۳ بازی در بوندسلیگا، ۲۹ گل به ثمر رساند.
وی پس از یک غیبت ۹ ماهه در سال 1387 براى بازى با کره شمالى از سوی علی دایی به تیم ملى دعوت شد. این اولین مرتبهای بود که مهدوىکیا براى تیمى که هدایت آن بر عهده على دایى است به میدان مىرفت.
وی تا سال ۲۰۱۰ با فرانکفورت قرار داشت. وی در سال 1388 بعد از 11 سال حضور در بوندس لیگا به ایران برگشت و به تیم استیل آذین پیوست.
مهدویکیا در یازدهمین دوره لیگ برتر با مسئولین باشگاه داماش گیلان برای همراهی این تیم به توافق رسید و پیراهن این تیم را بر تن کرد.
وی پایان نیم فصل اول همان سال از این تیم جدا شد و بعد از 13 سال مجددا به تیم پرسپولیس پیوست و پس از عقد قرارداد با این تیم اعلام کرد پرسپولیس آخرین باشگاه دوران بازیگری وی است.
مهدی مهدویکیا 15 اردیبهشت سال 1392 پس از شکست تیم پرسپولیس در فینال جام حذفی مقابال سپاهان، چهار گوشه زمین را بوسید و برای همیشه از دنیای بازیگری در زمین فوتبال خداحافظی کرد.
جواد نکونام ۱۶ شهریور سال ۱۳۵۹ در شهر ری تهران متولد شد.
وی در درتیمهای پاس تهران، الوحده و الشارجه امارات و اوساسونای اسپانیا بازی کرده است و در سال 2006 نیز در بین 10 بازیکن برتر آسیا قرارداشت.
نکونام فوتبال حرفهای را از بازی در تیمهای پایه باشگاه سایپا آغاز کرد و در سال 1377 به تیم پاس تهران پیوست. با بازیهای درخشانش در دو فصل نخست حضورش در پاس، به تیمهای ملی جوانان و امید ایران دعوت شد و از آنجا به بازیکنی شناخته شده در فوتبال ایران تبدیل شد.
او 7 فصل را در تیم پاس با موفقیت سپری کرد و به کاپیتانی این باشگاه رسید. اوج حضور او در پاس بازیهای درخشانش در جام باشگاههای آسیا در سال 2005 بود.
بازیهای نکونام در این جام باعث شد تا باشگاه کایزرسلاترن آلمان به او پیشنهاد بدهد، اما با مخالفت مصطفی دنیزلی، سرمربی وقت پاس، این انتقال منتفی شد.
نکونام در آخرین بازیاش با پیراهن پاس، مقابل پرسپولیس در لیگ برتر انجام داد که از داور کارت قرمز دریافت کرد. پس از این بازی او به باشگاه الوحده امارات رفت.
در میانه لیگ امارات، به باشگاه الشارجه امارات رفت و پس از بازی در جام جهانی 2006، از میان 3 تیم هرتابرلین و کایزرسلاترن آلمان و اوساسونا اسپانیا، اوساسونا را برگزید.
نکونام اولین بازیکن ایرانی است که در لالیگا بازی کرده است. او در نخستین فصل حضور در لالیگا، به بازیکن ثابت تیمش تبدیل شد و توانست با گل طلایی که در جام یوفا مقابل بوردو فرانسه زد، به بازیکنی محبوب در تیمش بدل شود. بازی خوب او باعث شد تا اوساسونا به فکر جذب بازیکن ایرانی دیگری بیفتد و مسعود شجاعی را بخرد.
نکونام در 22 دی سال 1379 و درحالی که تنها 19 سال و 31 روز سن داشت، برای نخستین بار پیراهن تیم ملی ایران را در دیدار دوستانه برابر اکوادور برتن کرد و در سال 1387 بعد از مهدی مهدوی کیا کاپیتان دوم تیم ملی فوتبال ایران به حساب میآمد.
نکونام در لیگ برتر دوازدهم به استقلال تهران پیوست
کریم باقری اسفند سال 1352 در تبریز به دنیا آمد
وی در باشگاههای تراکتور سازی، کشاورز، آرمینیا بیله فلد آلمان، النصر امارات، چارتون انگلستان، السد قطر و پرسپولیس تهران سابقه بازی دارد.
در مراسم بهترینهای فوتبال سال ایران، کریم باقری با کسب بالاترین امتیاز از بین بهترینهای فوتبال سال 87، مرد سال فوتبال ایران شد.
کریم باقری در 16 خرداد سال 1372 برابر تیم ملی پاکستان در جام اکو، اولین بازی ملی خود را انجام داد و 80 بازی ملی و 47 گل در کارنامه ملی خود دارد.
باقری در سال 1387 از تیم ملی خداحافظی کرد اما با بازیهای شگفتانگیزی که همان سال در لیگ برتر در تیم پرسپولیس انجام داد، علی دایی؛ مربی وقت تیم ملی را وادار کرد تا از او بخواهد در تیم ملی در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2010 او را یاری کند.
کریم باقری با شرکت در دیدار دوستانه ایران و برزیل در 15 مهر 1389 با دنیای فوتبال ملی وداع کرد.
همچنین وی که یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، در سال 1389 همزمان با 8 آذر و بازی تاریخی با استرالیا از فوتبال خداحافظی کرد. او پس از 18 سال بازی در تیمهای مختلف کفشهایش را آویخت.
افتخارات کریم باقری:
· طلای سیزدهمین دوره بازیهای آسیایی (۱۹۹۸ بانکوک)
· قهرمان جام اکو (۱۹۹۲ تهران)
· حضور در جام جهانی (۹۸ ــ فرانسه)
· مقام سومی جام ملتهای آسیا (۱۹۹۶ امارات)
· قهرمانی با پرسپولیس (لیگ ۱۳۷۵)
· قهرمانی بوندسلیگا همراه با بیله فلد (۹۸ ــ99)
· قهرمان جام باشگاههای عرب
· مقام سومی جام باشگاههای آسیا با السد
· بازیکن ماه آسیا
· زننده بهترین گل ماه آسیا
· برترین بازیکن جام باشگاههای عرب (2001)
· عضو تیم ستارگان آسیا در دیدار با ستارگان فیفا (1997)
علی کریمی 17 آبان سال 1357 در کرج به دنیا آمد.
کریمی که پست تخصصیاش خط میانی و بازیسازی است، در باشگاههای نفت تهران، فتح تهران، سایپا تهران، پرسپولیس، الاهلی امارات، القطر قطر، السیلیه قطر و بایرن مونیخ سابقه بازی دارد. او اولینبار در سال 1998 در بازی مقابل کویت در بازیهای آسیایی بانکوک با پیراهن تیم ملی به زمین آمد.
کریمی در بازیهای دور سوم انتخابی جام جهانی 2008 نیز کاپیتان تیم ملی ایران بود که بعد از تیم ملی کنار ماند. وی همیشه پیراهن شماره ۸ را به تن میکند.
علی کریمی در سال ۲۰۰۵ به باشگاه بایرن مونیخ آلمان پیوست. او پس از علی دایی و وحید هاشمیان سومین بازیکنی بود که در این باشگاه معتبر مشهور به هالیوود بازی میکرد.
علی کریمی خیلی زود توانست در جمع نامداران این باشگاه نظیر میشاییل بالاک، سباستین دایسلر، مارتین دمیکلیس، مهمت شول و زی روبرتو برای خود جایگاهی ثابت دست و پا کند. در بازی با هامبورگ وی مصدوم شد و نتوانست در بازیهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان در اندازههای واقعی خود ظاهر شود.
کریمی همچنین از جمله بازیکنان ایرانی محسوب میشود که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کردهاست و در مقابل سالزبورگ اتریش یک گل به ثمر رساند.
علی کریمی در سال ۱۳۸۸ باشگاه پرسپولیس را ترک کرد و به استیل آذین پیوست. وی در فصل ۸۷-۸۸ لیگ برتر ۱۴ گل به ثمر رساند و با دریافت ۹ کارت زرد و ۳ کارت قرمز خشنترین بازیکن شناخته شد.
وی بالآخره در سال ۱۳۹۰ بعد از صحبت با حبیب کاشانی با عقد قرار دادی به پرسپولیس بازگشت و به دوران حضورش در آلمان پایان داد.
افتخارات علی کریمی:
· مرد سال فوتبال آسیا در سال 2004
· دو بار قهرمانی جام حذفی امارات با تیم الاهلی دبی
· قهرمانی لیگ و جام حذفی ایران با پرسپولیس
· قهرمانی بازیهای آسیایی بانکوک با تیم ملی ایران
· قهرمانی غرب آسیا با تیم ملی
· قهرمانی جام بین قارهای آسیا – اقیانوسیه با تیم ملی ایران
آرش برهانی ۱۳ شهریور سال ۱۳۶۲ در کرمان به دنیا آمد.
آرش برهانی سابقه حضور در باشگاههای پاس تهران، النصر امارات و استقلال تهران را در کارنامه خود دارد.
او پیش از آمدن به استقلال در تیم پاس تهران و همچنین مدت کوتاهی برای تیم النصر امارات بازی کرده بود.
وی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده میشد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.
حبیب کاشانی، مدیرعامل وقت پرسپولیس با توجه به توافقات اولیه باشگاه پرسولیس با وی، همان زمان از بابت این انتقال ابراز نارضایتی کرد.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ 6 آبان 87 با زدن 3 گل پیاپی به پیکان در کمتر از 9 دقیقه نام خود را مجددا بر سر زبانها انداخت.
برهانی با این زمان، رکورد اتوئو سریعترین هتتریک کننده 10 سال اخیر بارسلونا را شکست.
وی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریعترین هتتریک تاریخ استقلال و شاید هم تمام مهاجمان ایرانی را رقم زده باشد
فرهاد مجیدی ۱۳ خرداد سال ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد
فرهاد از کودکی عاشق فوتبال بود و از تیمهای پایه کار خود را آغاز کرد. اولین تیم رسمی و تقریباً مطرح او جوانان کشاورز بود.
پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست و چندی بعد برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد.
درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند. پس از 8 ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن شد.
وی پس از درخشش در تیم بزرگسالان بهمن به استقلال تهران پیوست. او در استقلال با شم بالای گلزنی به یکی از موفقترین بازیکنان تبدیل شود و سالها برای این تیم بازی کرد.
درخشش او در بازیهای لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپید وین اتریش به دنبال جذب فرهاد باشند. وی تصمیم خود را گرفت و به اتریش ترانسفر شد. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود.
چندی بعد به امارات رفت. اولین تیم او در امارت الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم کم به یک ستاره در این تیم اماراتی تبدیل شد. وی در سال 2003 به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاههای امارات به میدان برود.
او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاههای آسیا و در برابر دالیان درخشید. وی دوباره به الاهلی پیوست. در طول مدت حضور در الاهلی حدود 130 گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال 2006 با این تیم قهرمان لیگ امارات شد.
مجیدی در سال 1375 برای اولینبار به تیم ملی دعوت شد و اولین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. او همراه تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه هم رفت.
وی در سال 1386 پس از کش و قوسهای فراوان مجددا به استقلال پیوست. او در حالی به استقلال پیوست که مدیران پرسپولیس نیز به دنبال جذب وی بودند.
مجیدی اوایل مهر سال 1390 از تیم ملی با این دلیل که نمیخواهد کاری که با او در جوانی شد، با دیگر بازیکنان جوان فوتبال ایران تکرار شود از فوتبال ملی خداحافظی کرد و به تیم الغرافه قطر پیوست.
برخلاف میل باطنی خداحافظی میکنم
وی همچنین 7 مهر سال 1391 از فوتبال خداحافظی کرد.
اما این بازیکن مشهور و محبوب استقلالی ها با واسطه پیشکسوتان استقلال و نیاز به اون در فصل 92-91 در نیم فصل به تیم استقلال بازگشت.
حضور فرهاد در استقلال باعث بالا رفتن کیفیت بازی استقلال شد و بر خلاف همه باور ها و بیش از خد انتظار ظاهر شد ودر قهرمانی تیم استقلال در این فصل تاثییر بسیار زیادی داشت. تک گل او مقابل راه اهن در دقیه 86 که باعث برد استقلال با نتیجه1-0 شد (مجیدی در این بازی از دقیقه 65 به میدان رفت) و گلی که 7 ثانیه پس از حضورش در تیم استقلال به پیکان زد روی یک ارسال زیبا و دیدنی از مجتبی جباری...
گل های سه امتیازی او ادامه داشت تا اینکه 12 امتیاز به استقلال بخشید با گل هایش....
و خداحافظی پایان فصل این بازیکن هم با جواب منفی امیر قلعه نویی و فتح الله زاده و هواداران و پیشکسوتان استقلال روبرو شد و این بازیکن در فصل93-92 هم برای استقلال بازی خواهد کرد.

سيد مهدی رحمتي هستم، متولد 1361و در تهران در يك خانواده مذهبی چهار نفره بهدنيا آمدم.
فوتبال را از سال 1371 و از مدرسه فوتبال شهيدقيانوري نازيآباد آغاز كردم.
جزو شاگرد زرنگهاي مدرسه بودم و هميشه بانمره بالا قبول ميشدم، اما درسم را تا ديپلم بيشترادامه نداده و به خاطر فوتبال و حضور در تيمهايشهرستاني، ديگر فرصتي براي ادامه تحصيل پيدانكردم.
فوتبال حرفه اي :
سال 74 اولين قرار دادم را با تيمنوجوانان پاس امضا كردم و تا سال 1376درتمامي ردههاي سني اين باشگاه بازي كردم.
پساز آن در تيمهاي دخانيات، فجر سپاسي شيراز ، مس كرمان ، استقلال تهران وسپاهان اصفهان بازي كردم .
اولينبار كه به استاديوم رفتم چهار سالم بود كه بههمراه پدرم براي ديدن دربي حساس استقلال وپرسپوليس به ورزشگاه آزادي رفتيم و روز خاطرهانگيزي برايم رقم خورد، چون براي اولينبارجمعيت صدهزار نفري ورزشگاه را از نزديكميديدم.
اولينبار كه به تيم ملي دعوتشدم خيلي خوشحال بودم، چون بهآرزوي خود كه پوشيدن پيراهن تيم ملي بود،دست يافته و روياهايم به حقيقت تبديل شده بود وتمام سعي و تلاشم اين بود كه جايخالي (احمدرضا عابدزاده) اسطوره دروازهبانيايران را پر كنم.
پدر و مادرم جزو مشوقان اصليمن بودند، كه تاثير فراواني در رشد من و رسيدنبه اين جايگاه داشتند.
در ورزش الگوهاي من آقايان ناصر حجازي، احمدرضا عابدزاده و حميدبابازاده ميباشند. چون اين افراد هم از نظر فني و هم اخلاقي دردوران بازي خود، جزو بهترينها محسوب ميشدند و طي سالهاي اخير زير نظر آنها خيلي چيزها يادگرفتهام. از نظر اجتماعي هم الگوي من جهانپهلوان تختي است.
توضيحات بيشتر :
رحمتی در فصل87-88 چند بازی درخشان از جمله دیدار با پرسپولیس در تهران داشت و همین نمایش ها بود که باعث شد تا رحمتی دروزاه بان اول تیم ملی باشد و با درخشش در بازیهای مقدماتی جام جهانی به خصوص در بازی با امارات در ابوظبی همه را به تحسین وادارد و برترین بازیکن آن دیدار شود.
او در ابتدای لیگ نهم دوباره به سپاهان بازگشت تا باز هم با امیر قلعه نویی کار کند. مهدی رحمتی سابقه عضویت در تیم ملی جوانان و تیم ملی امید را هم دارد و اینک پیراهن شماره یک تیم ملی را برتن دارد.
لیست کامل بازی های ملی :
1.ایران 2- آذربایجان 2 (سال 81- دیدار دوستانه)
2.ایران 4ـ لبنان صفر، 28/3/83 (غرب آسیا)
3.ایران 7ـ سوریه یک، 1/4/83 (غرب آسیا)
4.ایران 2ـ عراق یک، 3/4/83 (غرب آسیا)
5.ایران 4ـ سوریه یک، 5/4/83 (غرب آسیا)
6.ایران صفرـ آلمان 2، 18/7/83 (دوستانه)
7.ایران 3ـ قطر 2، 22/7/83 (مقدماتی جامجهانی)
8.ایران 2ـ بوسنی یک، 14/11/83 (دوستانه)
9. ایران یکـ قطرصفر، 4/1/86، (دوستانه)
10.ایران صفرـ مکزیک 4، 12/3/86 (دوستانه)
11.ایران 8ـ جامائیکا یک، 11/4/86 (دوستانه)
12.ایران صفرـ سوریه صفر، 17/11/86 (مقدماتی جامجهانی)
13.ایران صفرـ بحرین یک، 2/1/87 (دوستانه)
14.ایران 2ـ کویت 2، 7/1/87 (مقدماتی)
15.ایران 3ـ زامبیا 2، 5/3/87 (دوستانه)
16.ایران صفرـ امارات صفر، 17/3/87 (مقدماتی)
17.ایران یکـ امارات صفر، 18/3/87 (مقدماتی)
18.ایران 2ـ سوریه صفر، 5/3/87 (مقدماتی جامجهانی)
19.ایران 2ـ کویت صفر، 2/4/87 (مقدماتی جامجهانی)
20.ایران یکـ آذربایجان صفر، 6/6/87 (دوستانه)
21.ایران یکـ عربستان یک، 16/6/87 (مقدماتی جامجهانی)
22.ایران 2ـ کرهشمالی یک، 24/7/87 (مقدماتی جامجهانی)
23. ایران 1ـ قطر صفر، 19/8/87 (دوستانه)
24.ایران یکـ امارات یک، 29/8/87 (مقدماتی جامجهانی)
25.ایران صفرـ اکوادور یک، 27/9/87، (دوستانه)
26.ایران 3ـ چین یک، 20/10/87، (دوستانه)
27.ایران 6ـ سنگاپور صفر، 25/10/87 (مقدماتی جامملتهای آسیا)
28.ایران صفرـ تایلند صفر، 9/11/87 (مقدماتی جامملتهای آسیا)
29.ایران یکـ کره جنوبی یک، 23/11/87 (مقدماتی جامجهانی)
30.ایران یکـ کنیا صفر، 24/12/88 (دوستانه)
31.ایران یکـ عربستان 2، 8/1/88 (مقدماتی جامجهانی)
32.ایران یکـ سنگال یک، 12/1/88 (دوستانه)
33.ایران 5ـ اندونزی صفر، 5/3/88 (دوستانه)
34.ایران صفرـ چین یک، 11/3/88 (دوستانه)
35.ایران صفرـ کرهشمالی صفر، 16/3/88 (مقدماتی جامجهانی)
36.ایران یکـ امارات صفر، 20/3/88 (مقدماتی جامجهانی)
37.ایران یکـ کرهجنوبی یک، 27/3/87، (مقدماتی جامجهانی)
38.ایران 3ـ بوسنی 2، 21/5/88 (دوستانه)
39.ایران صفرـ ازبکستان صفر، 14/6/88 (دوستانه)
40.ایران یکـ ایسلند صفر، 19/8/88 (دوستانه)
41.ایران یکـ اردن صفر، 23/8/88 (مقدماتی جامملتهای آسیا)
42.ایران یکـ مقدونیه یک، 27/8/88 (دوستانه)
43.ایران صفرـ اردن یک، 1/9/88 (جامملتهای آسیا)
44.ایران 2ـ قطر 3، 7/10/88 (چهارجانبه)
45.ایران یکـ کرهشمالی صفر، 12/10/88 (چهارجانبه)
46.ایران 3ـ سنگاپور یک، 16/10/88 (جامملتهای آسیا)
47.ایران یکـ تایلند صفر،12/12/88 (جامملتهای آسیا)
48.ایران 3ـ ارمنستان یک، 20/5/89 (دوستانه)
49.ایران 2ـ چین صفر، 12/6/89 (دوستانه)
50.ایران یکـ کرهجنوبی صفر، 16/6/89 (دوستانه)
51.ایران 3ـ بحرین صفر، 2/7/89 (غرب آسیا)
52.ایران 2ـ عمان 2، 6/7/89 (غرب آسیا)
53.ایران 2ـ عراق یک، 9/7/89 (غرب آسیا)
54.ایران ـ کویت 2، 11/7/89 (غرب آسیا)
55.ایران صفرـ برزیل 3، 15/7/89 (دوستانه)
56.ایران صفرـ قطر صفر، 7/10/89 (دوستانه)
57.ایران یکـ آنگولا صفر،12/10/89 (دوستانه)
58.ایران 2ـ عراق یک،21/10/89 (جامملتها)
59.ایران یکـ کرهشمالی صفر، 25/10/89 (جامملتها)
60.ایران صفرـ کرهجنوبی یک، 2/11/89 (جامملتها)
61.ایران یکـ روسیه صفر، 20/11/89 (دوستانه)
62.ایران یکـ ماداگاسکار صفر، 26/4/90 (دوستانه)
63.ایران 4ـ مالدیو صفر، 1/5/90 (مقدماتی جامجهانی)
64.ایران یکـ مالدیو صفر، 6/5/90 (مقدماتی جامجهانی)
65.ایران 3ـ اندونزی صفر، 11/6/90 (مقدماتی جامجهانی)
66.ایران یکـ قطر یک، 15/6/90 (مقدماتی جامجهانی)
67.ایران 6ـ بحرین صفر، 19/7/90 (مقدماتی جامجهانی)
68.ایران یکـ بحرین یک، 20/8/90 (مقدماتی جامجهانی)
69.ایران4ـ اندونزی یک، 24/8/90 (مقدماتی جامجهانی)
70.ایران 2ـ اردن 2، 4/12/90 (دوستانه)
71.ایران 2ـ قطر 2، 10/12/90 (مقدماتی جامجهانی)
72.ایران یکـ ازبکستان صفر، 14/3/91 (مقدماتی جامجهانی)
73.ایران صفرـ قطر صفر، 23/3/91 (مقدماتی جامجهانی)
74.ایران 2ـ تونس 2، 25/5/91 (دوستانه)
75.ایران صفرـ اردن صفر، 15/6/91 (دوستانه)
76.ایران صفرـ لبنان یک، 21/6/91 (مقدماتی جامجهانی)
77.ایران یک - کره جنوبی صفر،25/7/91(مقدماتی جامجهانی)
باز اُمشودیدمَک از نو چته؟ هَی مَدد کَم کُن خفه کردی خُته۵
داد بیدادبسَی کردی وُ حَلق پاره واوی، مَی چه بَد دیدی وُ خلق؟!
ـ سی چه هَی بالا و دوُمن میکنی مَث دَی کُر مُرده شیون میکنی
شک ندارُم دیدمک دُز، دیدیه ایقهتو هُول و وِلا اُفتیدیه
ریم نَوِیمو وت بگُم کردی کِرُم سر صدا کَمتر بُکُه بُردی سرُم
نَه نمیگُم هیچ نگو غوغا نُکُه یا که ری نامَردُمَل دَس وا نکه
وَت نمیگم هرچه دیدی هیچ نگو مثل باقی فکرِ غیر اَز خُت نَبو
نیّتُم نی تا که دلسردت کُنُم وَت بگیرُم سرُخی و زردت کنم
دیدمک دادی خِوَر دَسِّت طِلا هم گُجیک قُروُونِتاوُو هم قِلا
پاشِلَک هرچی هَسی وآوو فِدات صد قلاسوُزک گِل آوو زیر پات
دیدمک کارت دُرس بُنگِت قِشنگ قسمت خَصمت نُبو غیرِ فشنگ
مُرغ نیت صاف مثِ خُم بیریا جِی تشکر داره ایثارت اُما
مَث کسی که بِر کُنه تِوسون تشی زحمت بیفُیده داری میکِشی
آخو، دُز، یکی دو تا نَی دیدمک تا فراریشون بِدی پُی هُیکمک
خوب، وقتی نیسه تو صد تا یکی سادِهتر از خُم کمک میخَی وُ کی؟!
خُت بگو صد گرگ اَی زد قَد حَیون وَش چه کاری وَرمیا، تنها چوپون
دیدمک، اُمرزه دارا تا فِقیر پاک دُزِن، نیسی تو لاشون دُز، بگیر
ـ رَفت دُورونی که دُز مث دیو، بی زَهلهدار و زشت و بَدترکیب بی
اوسو که دُز، مث غولک بی گذشت بَین خوش تا آدمی شک بی گذشت
ایسو، اَی سیِل دُز و دارِش کنی سیل وکفش و کوت و شلوارش کنی
سیل رفتن مسجد و خوندن دعاش سیل کُر پا نشسنو دَسل هواش
سیل یارب یارب موقِی خووِش سیل وِرد اُنداختن صُو تا شووِش
ـ میگووی به به، وُ دُز احسن وُ دُز آفرین صد مرحبا از من به دُز
دیدمک مَردی وِلاوی، مِرد مُرد حِرص وِرمون هَر چی خوبی بید بُرد
حُبّ دنیا تا که تو دِل جا گرفت غیرت مردانگی از ما گرفت
رشوه از روزی که اومِد بین ما قاتل و قاضی وُ هَم گفتن کُکا
گرگ خوشو سگ قوم خویش واویدنه دشمن سرسختِ میش واویدنه
گُربه از بس پُی صحاوِش حیله کِرد موشک تو نوندون نونی تیله کرد
دیدمک اونگُل که مینی شوِ خوُوِن روز دیندِی مالِ دُزدی میدوون
روز اگه چِشته مث ما واکنی بیش شو، دُز میتِری پیدا کنی
نصفِ شو، شُوگَرد، اِگر بینی تو دُز مینه طالُو روزِ روشن یُرغِه دُز
دیدمک داری اگر وَم اعتقاد دادرس نیسی، مِزَن بیهوده داد
وآ اگر بو هوش و گوشتِ مثلِ خُم گفتمت هَر چه که لازم بی بگم
ها، رفیقم کُم بُکوب فولاد سَرد دُز زیادآویده دنبالش نگرد
مفاهیم وتعاریف:
امشو: امشب
دیدمک : نام پرنده ایست نیمه اهلی که نیمه شب ها پرواز میکند و با دیدن هر فرد غریبه ای صدای زیاد راه می اندازد .
هی مدد: فریاد کمک خواهی اُفتیدیه:افتاده ای خته : خودت را می : مگه
سی چه : برای چی دومن : پایین دی کر مرده : مادری که پسرش مرده باشد
مث: مثل ایقه : این قدر ریم نویمو : کم رویی میکنم وت : به تو ری : روی
خت نبو : خودت نباش خور : خبر گجیک : گنجشک قروونتاوو : فدایت شود
قلا : نوعی کلاغ پاشِلَک: نوعی پرنده که لنگ لنگان راه میرود اُفتیدیه: بشود
قِلا سوُزک: نوعی کلاغ سبز رنگ گِل آوو زیر پات: زیر پاهایت بمیرد
بُنگِت: بانگ ، فریاد نُبو: نباشد مثِ خُم: مثل خودم جِی تشکر: جای قدردانی بِر کُنه: روشن کند تِوسون : تابستان
تشی : آتشی بیفُیده: بدون فایده آخو: آخه پُی:با
وُ کی: از چه کسی ُخت : خدت زد قَد حَیون: به حیوانها حمله کرد
چوپون: چوپان پاک دُزِن: همه دزد هستند لاشون: وسطشون
دُورونی: دوران زَهلهدار: ترسناک اوسو: آنوقت
غولک: غول کوچک موجودی افسانه ای ایسو: حالا سیِل: نگاه
دارِش: قد و اندازه اش کوت : کت کُر پا: چهار زانو
دَسل: دستها موقِی خووِش: هنگام خوابیدنش وِرد اُنداختن: ذکر گفتن
صُو تا شووِش: صبح تا شبش میگووی: میگویی وُ دُز: به دزد
وِلاوی: ول شد مِرد مُرد: مرد مُرد وِرمون: پیش ما بید: بود
وُ هَم: به هم ُککا : برادر ، داداش خوشو: خودش
واویدنه: شدن پُی صحاوِش: با صاحبش موشک: موش
نوندون: ظرفی که در آن از نان نگهداری می کنند اونگُل: آنهایی
مینی: میبینی شوِ خوُوِن: شب در خواب هستند دیندِی: دنبال
میدوون: میدوند ، دوندگی می کنند چِشته: چشمانت را
بیش شو: بیشتر از شب میتِری: می توانی مینه : می بیند
طالُو: منظور نام شاعر است (طالب) وَم: به من وآ: باز
بو: باشد
تعداد صفحات : 6